موقعیت ژئوپلیتیکی حائل بودن ایران، استراتژی متوازن سیاست خارجی را دیکته می کند

دوشنبه 13 ژانویه 2020 در 22:47


دکتر محمدرضا حافظ نیا، استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه تربیت مدرس در کنفرانس تخصصی ارزیابی همکاری‌های جمهوری اسلامی ایران با اتحادیه اقتصادی اوراسیا روز یکشنبه مورخ ۲۲ دی‌ماه ۱۳۹۸ در تهران برگزار شد، سخنرانی خود با عنوان ابعاد ژئوپلیتیکی روابط ایران با اتحادیه اقتصادی اوراسیا را ارئه دادند.

در این کنفرانس که توسط انجمن آمایش سرزمین ایران برگزار شد، دکتر حافظ نیا گفت: اهداف اتحادیه اقتصادی اوراسیا عبارتند از: ایجاد فضای جغرافیایی واحد اقتصادی، توسعه بازار مشترک برای حرکت آزاد کالا، خدمات، سرمایه و نیروی انسانی، و نیز اتخاذ سیاست گمرکی مشترک. ترویج رقابت سالم اقتصادی بین کشورهای عضو، کاهش قیمت کالاها، با کاهش هزینه های حمل و نقل و مواد اولیه، اتخاذ سیاستهای مشترک در زمینه کشاورزی، انرژی، فناوری و حمل و نقل.

دکتر حافظ نیا در خصوص ابعاد ژئوپلیتیکی روابط و همکاری ج.ا.ایران با اتحادیه اقتصادی اوراسیا موارد زیر را مطرح کردند.

۱- نیاز متقابل ژئوپلیتیکی

جمهوری اسلامی ایران برای به چالش کشیدن تحریمهای اقتصادی و مالی حکومت آمریکا بر علیه خود، ناگزیر از یافتن راه برون رفت از آن می باشد. موافقت نامه همکاری دوجانبه ایران با کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا فرصتی برای رسیدن آن به این هدف است.

کشورهای عضو اتحادیه نیز برای ارتباط به اقتصاد جهانی به فضای جغرافیایی ایران نیاز دارند. آنها فرصت خوبی برای دسترسی به اقیانوسهای جهان از طریق دریای عمان و اقیانوس هند پیدا می کنند. همچنین آنها می توانند ارتباط گسترده تری به سیستمهای منطقه ای نظیر مناطق ژئوپلیتیکی خلیج فارس، اقیانوس هند، شرق آفریقا، آسیای جنوبی، آسه آن، اقیانوسیه، جنوب شرق آسیا، آسیای جنوب غربی، شرق مدیترانه، دریای سرخ و خاورمیانه پیدا نمایند.

۲- برخورداری از ساختار قدرت نامتوازن

ساختار قدرت در اتحادیه اوراسیا نامتوازن است. وزن ژئوپلیتیکی روسیه از دیگران خیلی بیشتر می باشد. در درون اتحادیه قزاقستان در رتبه دوم و با فاصله وزن زیاد از قدرت درجه اول یعنی روسیه قرار دارد. اگر ایران در این سیستم به حساب آید خود بخود در رتبه دوم ساختار قدرت این اتحادیه قرار می گیرد، که منجر به رانش قزاقستان به رتبه سوم می شود. بیلاروس در رتبه بعدی قرار دارد و در رتبه آخر ارمنستان و قرقیزستان قرار می گیرند.

بنابراین با توجه به ساخت نامتوازن قدرت، اتحادیه مزبور عمدتا روسیه محور می باشد و حکمرانی در آن از نوعی یکپارچگی برخوردار خواهد بود. بطوریکه روسیه نقش کلیدی در هدایت فرایندهای آن را در راستای منافع ملی خود بعهده خواهد داشت.

۳- امکان توسعه روابط حسنه ایران با اعضای اتحادیه

بستر ژئوپلیتیکی مناسبی برای توسعه روابط دو و چند جانبه بین ج. ا. ایران و کشورهای عضو و نیز شهروندان آنها وجود دارد. زیرا آنها دارای علایق و دغدغه های ژئوپلیتیکی مشترکی هستند. در عین حال زمینه رقابت ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی قابل توجهی بین ایران و اعضای آن وجود ندارد.

چنین رقابتهایی تنها در رابطه دو جانبه ایران و روسیه محتمل است که آنهم در شرایط وجود الزامات و ساختارهای ژئوپلیتیکی/ ژئواستراتژیکی جهان کنونی، توسعه روابط نزدیک و همکاری گسترده بین آن دو را در سطح تاکتیکی اجتناب ناپذیر کرده است. توسعه اینگونه همکاریها ممکن است الگوی جدیدی از روابط استراتژیکی بین آن دو را بدنبال داشته باشد.

۴- گسترش امکان دسترسی اعضا به فضاهای جغرافیایی فراتر

همکاری و عضویت ایران در اتحادیه مزبور باعث گسترش دسترسی همه اعضا به مناطق ژئوپلیتیکی پیرامون اوراسیا و نتیجتا افزایش پتانسیل مراودات اقتصادی بین آنها می شود. نظیر: اتحادیه همکاری منطقه ای حاشیه اقیانوس هند، اتحادیه آفریقا و جامعه شرق آفریقا، منطقه اقیانوسیه، اتحادیه همکاری منطقه ای جنوب آسیا (سارک)، اتحادیه جنوب شرق آسیا (آسه آن)، شورای همکاری خلیج فارس، سازمان همکاری شانگهای، سازمان همکاری اسلامی، سازمان همکاریهای اقتصادی آسیا/اقیانوسیه در اقیانوس کبیر (اپک)، سازمان همکاری منطقه ای دریای سیاه، اتحادیه اروپا (EU) ، اعضای موافقتنامه تجارت آزاد اروپای مرکزی (CEFTA)، منطقه بالتیک و اسکاندیناوی.

۵- تقویت همکاریها در سیستمهای ژئوپلیتیکی درون منطقه ای

در قلمرو اوراسیا سیستمهای ژئوپلیتیکی متعددی وجود دارد که متشکل از یک یا چند عضو اتحادیه هستند. بنابراین می تواند به تسهیل و تقویت روابط و مراودات درون منطقه ای و انسجام بیشتر آنها در قلمرو اوراسیا کمک نماید. نظیر: منطقه خزر، آسیای مرکزی، قفقاز، منطقه اکو، منطقه CIS، منطقه شانگهای، مسیر پروژه یک کمربند یک راه، و سایر سازمانهای منطقه ای پسا شوروی.

۶- تسهیل و توسعه مناسبات فرا اقتصادی بین مجموعه های اوراسیایی

روسیه اوراسیا را قلمرو ژئوپلیتیکی خود می داند که به نوعی قلمرو جغرافیایی شوروی سابق نیز هست که میراث دار آن روسیه به عنوان کشور و قدرت جهانی بین قاره ای می باشد. روسیه به عنوان یک قدرت بری در منازعات خود با رقیب کروی اش یعنی آمریکا و مجموعه استراتژی بحری، نیاز به انسجام بخشی به مجموعه اوراسیا را دارد تا بتواند به موازنه ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک در جهان برسد. بنابراین در صدد است تا قلمرو ژئواستراتژیک بری اوراسیا را در برابر قلمرو ژئواستراتژیک بحری (آتلانتیک/ پاسیفیک) سازماندهی و رهبری کند. همچنین سعی می نماید از همراهی چین و مجموعه های مرتبط با آن نیز استفاده نماید. هر چند خود را در شرایط رقابت ژئوپلیتیکی با چین نیز می بیند. از اینرو ایجاد، توسعه و انسجام مجموعه های اقتصادی، سیاسی و امنیتی به محوریت خود نظیر سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO)و سی آی اس (CIS)را در دستور کار قرار می دهد. جذب و توسعه روابط با جمهوری اسلامی ایران نیز در چارچوب اهداف مزبور معنی پیدا می کند. بر این اساس توسعه مناسبات اقتصادی در قالب اتحادیه اوراسیا و یا شانگهای می تواند به توسعه مناسبات سیاسی، امنیتی و نظامی نیز کمک نماید.

۷ – پتانسیل گسترش و جذب اعضای جدید

در صورت استحکام بیشتر و توسعه فعالیتهای اقتصادی و تجاری اتحادیه اوراسیا، امکان افزایش رغبت کشورهای پیرامونی و حتی فرامنطقه ای برای الحاق و عضویت در آن وجود دارد. بویژه کشورهایی که با توجه به مقتضیات ژئوپلیتیکی جهان از روابط حسنه تر با روسیه و اعضای اتحادیه برخوردارند. نظیر ترکیه، سوریه، چین، کره شمالی، تاجیکستان، مولداوی، ازبکستان، مغولستان، ترکمنستان، هند، و غیره.

در این صورت این اتحادیه می تواند نوعی قرینه سازی اتحادیه اروپا و باز ساخت آلترناتیو کومکون برای ایجاد بلوکهای ژئواکونومیک و توسعه رقابت قدرت جهانی در بعد اقتصادی باشد.

این استاد جغرافیای سیاسی در خصوص چالشهای ژئوپلیتیکی این همکاری موارد زیر را بیان کردند:

۱- ادامه پروژه تحریم ایران توسط آمریکا؛ که ممکن است حکومت آمریکا بر کشورهای عضو اتحادیه و شرکتها و بازیگران اقتصادی آنها فشار وارد نموده یا آنها را تحریم نماید، و مانع از تحقق و یا توسعه همکاری ایران با آنها شود.

۲- موقعیت برتر و مسلط روسیه در اتحادیه، که ایران ناگزیر خواهد بود برنامه ها و سیاستهای اقتصادی و تجاری خود با اعضای اتحادیه را، با حکومت روسیه هماهنگ نماید.

۳- تردید در تاثیر قابل توجه بر گسترش روابط تجاری چند جانبه با اعضای اتحادیه، بدلیل ضعف بسترهای نیاز متقابل و مزیتهای اقتصادی هم تکمیل طرفین از سویی، و داشتن کارکردهای اقتصادی مشابه و رقابتی بویژه در حوزه نفت و گاز از سوی دیگر.

دکتر حافظ نیا در پایان گفت: علی رغم چالشهای موصوف، طرفین بدلیل علایق ژئوپلیتیکی مشترک باید شرایط فراهم شده برای همکاری اقتصادی دو جانبه بین ایران و اتحادیه را فرصتی ارزشمند تلقی نمایند. آنها برای فراوری این فرصت در راستای منافع ملی و جمعی خود، باید بسترهای نهادی و حقوقی، سازوکارهای اجرایی و عملیاتی، زیرساختهای سیاسی، ژئوپلیتیکی، اجتماعی، فنی، عمرانی، مالی و بانکی، اقتصادی، تجاری، بیمه ای، امنیتی، اداری، بین المللی، ارتباطی و حمل و نقلی را فراهم نمایند.

اظهار نظر